ثبت برند بین الملل چگونه است؟

مجله تایم آمریکا درسال ۱۹۵۱ دکتر مصدق را به عنوان مرد سال معرفی نموده و عکس او را بر روی جلد خود چاپ کرد . در صورتی که بخواهید از نظر کارشناسان اطلاع یابید، باید وارد سامانه شوید و نتیجه ثبت برند خود را چک کنید. از طریق «ارسال پیام» با ما و خوانندگان انگیزه گفتوگو کنید. صبح دفاتر محاکم را بر میداشت میرفت آنجا میایستاد قضات تا یکربع بعد از وقت مقرر فرجه داشتند که دفتر راامضاء کنند بمحض اینکه مدت فرجه منقضی میشد دفاتر را جمع میکرد میآورد در کارگزینی جلو اسم آنها را خط میزد و ما فقط ۵ تومان فوق العاده باو میدادیم تا وقتی که بنده در کارگزینی بودم یکمرتبه یا دو مرتبه شکایت از این میرزا علی اکبر شد و وقتی که پرسیدم معلوم شد بعد از آنکه میرزا علی اکبر دفاتر را جمع کردهاست شاکی تاز ه از در وارد شده و تقاضا داشتهاست که میرزا علی اکبر دفاتر را برگرداند تا آن را امضاء نماید میرزا علی اکبر با این امر موافقت ننمودهاست که میرزا علی اکبر پیشخدمت با ۵ تومان اضافه انجام میداد برای این کار یک اداره کل بازرسی وزارت دادگستری تشکیل شده و مدیر کل ثبت را هم برداشتهاند آنجا گذاشتهاند.

  • کارت بازرگانی جهت برندهای دارای نام با حروف لاتین
  • این نام نباید قبلا ثبت شده باشد
  • انتخاب روش های مناسب تبلیغاتی
  • کارت بازرگانی برای برندهای دارای نام با حروف لاتین
  • کارت ملی

بنده آنوقت تازه وارد شده بودم و بنظرم میآید که حساب کرده بودند که مستخدم وقتی تازه وارد کار شد معادل ده لیره حقوق برایش کافی است آنوقت لیره هم از قرار سه تومان بود، سی و دو تومان حقوق معین کردند. و ـ اعمال تخفیف پلكانی و یا تأمین بخشی از حق بیمه سهم كارفرمایان كارگاه هایی كه با تأیید و یا معرفی واحدهای وزارت تعاون، كار و رفاه اجتماعی در جهت به كارگیری نیروی كار جدید مبادرت مینمایند، به شرط آن كه واحد، تازه تأسیس بوده و یا در سال قبل از آن، كاهش نیروی كار نداشته باشد. قانون استخدام بنظر بنده یک قانون بسیار خوبی بود اما هر کدام از وزراء که آمدند بنظر خود قسمتی از آن را تغییر دادند و کار را بجایی رساندند که بکلی آن را از اصول صحیح خود را منحرف ساختند بنده بنوبه خود هر کجا که بودم این تدکر را دادم که با تغییر قانون استخدام موجبات تشویق مستخدمین را بلکی از بین میبرند و این امر اشتباه بزرگی است رویه قانون استخدام ما این بود که کسیکه وارد خدمت میشد سی و دو تومان حقوق باو میدادند وقتی که سه سال تمام کار کرد اگر استحقاقو لیاقت و شایستگی از خود نشان داد کمیسیونی تشکیل بشود، کمیسیون شایستگی و استحقاقش را تشخیص میدهد وقتی که تشخیص داد، این تشخیص تشخیص ترفیع او است مثل همه جای دنیا که رویه این است آنوقت برای مستحقین ترفیع تابلویی درست میکنند اسامی آنها را بطور ترتیب و منظم روی تابلو مینویسند میگذارند در کارگزینی هر وزارتخانه و هر وقتی که جای خالی پیدا شد آن ترفیع را میدهند ولی آمدند قسمتهایی از این قانون رابهم زدند و حالا این را هم بنده بگویم که بنده نظری ندارم که مستخدمین را با خودم طرف بکنم البته این امر بنفع هم مستخدمین نیست ولی بنفع مستخدمین لایق است وقتی که بنا شد یک کمیسیونهایی بیایند واقعا استحقاق اشخاص را تشخیص بدهند و با و ترفیع بدهند د راینصورت البته مستخدم لایق را ترفیع میدهند و خود این امر تشویقی بود از اینها و ما یک اشتباه کردیم اولا کمیسیونهای ترفیع وظیفه شان را انجام ندادند آمدند روی فشار و توصیه و رودربایستی در آخر هر سالی عده زیادی را پیشنهاد کردند و هر کسی یک سفارشی آورد جزء مستحقین ترفیع و آنوقت یکی از علل بدبختی بودجه ما در این مملکت این شدهاست که هرسال آمدهاند مبلغی بعنوان ترفیعات و اضافات در بودجه گذاشتهاند و با این ترتیب هر سال بخودی خود و بطور اتوماتیک مبالغی باید بر بودجه کشور اضافه شود سابقا ما چنین چیزی نداشتیم مثلا عضوی رتبه ۵ داشت یامعاون اداره رتبه شش بود، رئیس اداره رتبه ۷ بود و کسی که استحقاق ترفیع او تشخیص شده بود اسمش در آن تابلو صورت ترفیعات میآمد و وقتی که رئیس اداره اش بیک مقام بالا تری ترفیع پیدا میکرد یا فوت میکرد یا استعفا میداد از کار کنار میرفت آنوقت آنشخص ترفیع پیدا میکرد و میرفت بجای بالاتر والا غیر از این میسر نبود بعکس حالاهرسال باید یک مبلغ معینی در بودجه بگذارید بعنوان ترفیع، یک چیز دیگری هم پیش آمد و آن را در ایام فترت در کابینه اقای قوام السطنه بود و آن تصویب نامهای بود که اقایان مسبوق هستند که گذراندند که هر کس هر چند سالی که بدون ترفیع مانده ترفیع بگیرد و بعضی دوتا و سه تا و چهار تا و پنج تا رتبه گرفتند این بنظر بنده تمام موجبات تشویق مستخدمین خوب را از بین برده و حالا هر جایی که بروید اوضاع بهمین منوال است، سابق بر این بودجه کشور را بدو قسمت تقسیم میکردیم مخارج مستمر و مخارج غیر مستمر مخارج مستمر را میگفتیم آنهایی است که تغییر نمیکند وهمان حقوق مستخدمینی است که باید تامین بشود ولی در مخارج غیر مستمر نهایت دقت را میکردیم یکی از چیزهایی هم که پیش آمده این رفیق بازیها است که در وزاتخانهها پیدا شده مثلا یک خانه میسازم مبالغی خرج میکنم یا قرض میکنم وبعد بهر وسیله که شدهاست اعمال نفوذ میکنم که این خانه را ماهی چهار پنج هزار تومان برای فلان اداره کرایه کنند یک قسمتی از گرفتاری بودجه ما این جور چیزهاست مسئله دیگر قضیه تصفیه مستخدمین است بنده طرفدار آن طرز تصفیهای که بعضی از آقایان تصور کردند نیستم بنده کمتر حضور اعلیحضرت همایونی شرفیاب شدهام لیکن نیت اعلیحضرت همایونی را از دور میدانم که اگر اوامر راجع به تصفیه وزارت خانهها فرمودند نیت بسیار عالی و پاکی داشتهاند و آن نیت که اگر این تهمتی که امروز در این مملکت هست و همه افراد مستخدمین راراشی و مرتشی معرفی میکنند نه در داخله کسی بآنها اطمینان میکند که نزدیک ادارات بشود واین بسیار برای مملکت مضر است و نه از خارج کسی میگذارد سرمایه اش باین کشور بیاید پس ما این کار را بادی شروع کنیم تا این تهمت را ازعده زیادی برداریم برای این بود که هیات تصفیه با عمل خود بفهماند که وضع مملکت اینطور نیست که تصور میکنید و همه را موهون میسازید و ای طریق تصفیه هم که بخواهند عده زیادی از مستخدمین را بیکار کنند بصلاح مملکت نیست و بالاخره منتج باین نتیجه شد که ملاحظه فرمودید که در این قسمت بهیچوجه من الوجوه کاری نشدهاست و پیشرفتی حاصل نگشته.

ثبت برند تجاری

یک وزیری آمد گفت من شما را بعنوان بازرس تعیین میکنم بعد یکی شد دو تا دوتا شد سه تا سه تا شد چهار تا چهار تا شد پنج تا پنج تا شد ده تا، خوب و بد هم بودند گاهی میشد که یک آدم فاسدی با اعمال نفوذ آمده کار رئیس اداره را میگرفت و رئیس اداره هم چون تقصیری نداشت او را بعنوان بازرس تعیین میکردند بعدها بازرسی شد اداره بازرسی و اداره کل بازرسی بنده مدتی بود از عدلیه کنار رفته بودم وقتی ملتفت شدم که مدیر کل ثبت را برداشتهاند به وزارت خانه منتقل کردهاند پرسیدم کجا؟ باین ترتیب بعد ازچهل سال منشیگری حرف بحرف آنرا یاد آوری میکرد و میگفت خلاصه ما نمیتوانستیم بهیچوجه این را ترفیعی بدهیم ولی در قسمت حقوق پنجاه در صد فوق العاده باو دادیم. هیچ لازم نبود این کار را بکنید بنظر بنده اگر میخواستند این کار را بکنید یک ادارات زائدی ما داشتیم باید آنها را حذف میکردید من خودم در وزارت دادگستری یاد دارم که هیچ بازرس نداشتیم هر وقت یک بازرسی پیش میآمد باداره صلاحیت دار رجوع میکردند اگر بازرسی راجع بکار گزینی بود یکی از اعضاء آنجا این را انتخاب میکردیم و اگر مربوط بحسابداری بود یکی از اعضاء حسابداری را معین میکردیم میگفتیم برو بازرسی کن و این بهتر بود برای اینکه این شخص وارد بود ولی یک وقتی یک چیزی پیش آمد که بدونفر میخواستند کار بدهند که اینها یک کار آکتیف هم نداشته باشند.

مدارک ثبت برند

چرا اینهابعدازآنکه حکومت قوام ساقط شد وحکومت مصدق روی کارآمد بفکراخلال افتادند مردم در این مبارزه هیچ اقدامی نکردند برای اینکه بتقاضای نمایندگان طرفدار ادامه نهضت ملی درتمام ولایات تعطیل شد تظاهرات شدولی بارعایت سوکت ومتانت کامل همین تهران آقایان خودتان بهتربودید اگرکسی سراغ دارد که درتهران یکدستهای حمله کرده باشند بمامورین انتظامی بگویداینها جزاین نبود که یکعده مردم بدبخت بی سلاح فقط فریادمیزدندمرده بادقوام زنده باد مصدق آنوقت گزارشهایی که برای اینهامی نویسند وروی این گزارشهامتاسفانه ازطرف دولت یک مشت کلیات تابحال تحویل شده وبعدازاین هم تحویل خواهدشد. یک چیز دیگر که باید حتما در باره آن فکری بشود همان قضیه ترفیعات است که مستخدم باید بداند اگر لیاقت و شایستگی از خود نشان داد ترفیع مییابد آقای دکتر امینی شاهد بود ند وقتی که ان تصویب نامه از دولت آقای قوام السطنه گذشت من نگران شدم آخر یک وقتی میگویند که نرخ زندگی گران شدهاست هیچ حرفی نیست بنده موافقم که صدی سی گران شدهاست صدی سی، صدی چهل گران شدهاست صدی چهل اضافه داد اما یک چیز موقتی است وهر وقت زندگی ارزان شد بهمان نسبت پایین میآید اماوقتی شما آمدید گفتید همه را ترفیع بدهید برای اینکه نرخ زندگی بالا رفتهاست صرفنظر از قانون استخدام بنده تعجب میکنم چطور وزیر دارایی ممکن است با آن موافقت بکند برای این نخستوزیر ممکن است کمتر اطلاع داشته باشد وقت هم نداشته باشد اما شخص وزیر دارایی که آنجا نشسته چطور قبول میکند بنظر من که یک فرد این مملکت هستم این عملیات خیانت در امانت است و البته این پول که آنجاست مال من نیست مال این مملکت است مال مردم بیچارهاست ماخیانت میکنیم باین مملکت بنده در دادگستری که بودم یک منشی داشتیم مدعی بود که ۶۰ سال است در عدلیه منشی است گفتم توکه ۶۰ سال نداری گفت پدرم هم منشی بود اما بقدری این بدبخت بی استعداد بود که بهر محکمهای او را فرستادیم برش گرداندند بالاخره این را فرستادیم بشعبه دوم چون رئیس شعبه آدم مظلومی بود گفتیم که او را تحمل میکند یکروز که وقت تمام شده بود بنده میرفتم دیدم این رئیس شعبه بدبخت این منشی را نشاندهاست وکلمه بکلمه دارد باو میگوید در خصوص دوسال دعوی و … This content was created with GSA Content Generator Demoversion.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *