براى این که با آب بازى کردن کار آسانى نیست آن هم در زمستان امروز سلمانى دکانش را مىبندد میرود بقال دکانش را مىبندد میرود براى این که کار نیست. یک بیمارستانى داریم از عطیه ملوکانه از پول اعلیحضرت همایونى ساخته شده و حالا میخواهیم او را انستالهاش کنیم ولى هر کارى کردیم هنوز به جایى نرسیده است چهار تا شیشه دوا که خواستیم در وزارت بهدارى نداشتند حالا خیلى لطف بفرمایید مال ما را به ما بدهید وقتى که یک شهردارى براى یک بیمارستان سیصد هزار تومان خرج میکند دولت هم باید دویست هزار تومان خرج کند که این درست بشود این طرح نوشته شده و امیدواریم آقاى دکتر فرمانفرمایان یک لطفى بفرمایند که بودجه هر شهرستان را بدهند به خود آن شهرستان و مستقلاً بدهند تا مردم بدانند چقدر پول دارند تا مازادش را یا کمبودش را خود مردم بگذارند و درست بکنند تا بیمارستانها و بهدارى شهرستانها اداره بشود یک جاهایى است که هیچ دکتر ندارد در و تمام دکترها ریختهاند در این تهران در شهرستانها هیچ دکتر نیست آخر این که وضع نیست (کریمى – بودجه بهدارى را روى هم حساب کنید یعنى وزارت راه یک بهدارى دارد وزارت راه این بودجهها را همه را روی هم بگذارند) یک قسمت دیگر هم که میخواهم عرض کنم این اصل چهارم ترومن است این اصل چهارم ترومن که تا حالا کارى براى ما صورت نداده است و آنجا هم نمیدانم چه خبر است یک عدهاى دور و بر آنها جمع شدهاند اینها اگر تبلیغ میکنند ما به آنها احتیاج نداریم و نمیخواهیم بروند آن چاههایى را که براى رعایا میکنند هر کدام در ماه هزار تومان خرج دارد یک رعیت خانه که نمیدانم چهار تا پنج تا خرده مالک نشسته است این اگر بتواند میرود قنات خودش را آباد میکند این چطور میتواند ماهى هزار تومان پانصد تومان پول بنزین و مکانیک و اینها را بدهد این همه آب در کرج است میروند در آنجا چاه آب میزنند براى چه؟ This content has been generated with GSA Content Generator DEMO.
ثبت نشان تجاری
رعیت سر حاصل حاصلش را میفروشد به این بانک و تمام احتیاجاتش را به قیمت بازار از آنجا میخرد براى این که بیش از صدى چهار یا صدى شش بانکها نفع نمیبرند حالا فرض کنید نفت میخواهد در شهرهاى ما که برق نیست چه برسد به دهات صابون میخواهد چیت میخواهد مایحتاج زندگى میخواهد از این شرکت میخرد و تمام محصولاتش را تخم مرغ جار و مرغ، جوجه، جو،گندم، لوبیا، عدس، ماش را از این چیزها هر چه دارد و محصولات دیگرش را میفروشد و در این کار هم رعیت شرکت کرده است هم جنسش را خوب فروخته است و هم اگر در ظرف سال احتیاج به پول داشته باشد با شرکتى که در این بانکها دارند با صندوقهایى که سازمان برنامه به اسم صندوق تعاون روستایى دارد یا همان صدى شش قرض میگیرد و بعد هم قرض را میدهد دیگر با صدى صد قرض نمیگیرد و با این ترتیب این بیعدالتىهاکه آقاى مهندس زیرکزاده اسم ظلم رویش گذاشتند از بین میرود من فراموش کردم که یک چیزى عرض کنم آن موضوع اراضى مستحدثه است به قدرى مالکین ما من نمیدانم شاید سایر مالکین هم این طور باشند به قدرى ظلم و اجحاف میکنند که حدى خداى هم برایش قائل نشده است اراضى مستحدثه نیمى از ارضى که از آب درمىآید در گیلان ما گرفتار این هستیم براى این که بحر خزر مدتى است پایین میرود و از عمق بحر خزر کاسته شده است در نتیجه سواحل بسیار زیادى در مصب رودخانهها و در اطراف مرداب بندر پهلوى پیدا شده است حالا من روشن میکنم مطلب را جناب آقاى لطفى فرض بفرمایید که اینجا ساحل مرداب بود در دهسال پیش، از دهسال پیش به این طرف فرسخها آب پایین نشسته و زمین پیدا شده و اراضى پیدا شده و این آقاى مالک رفته ثبت داده تا کجا تا مرداب نقشه هم دارد ملکش موجود، حالا فرسنگها زمین پیدا شده اگر رعیتى بخواهد برود آنجا بکارد مانع است هر چه هم بگویى قانون دارد اراضى مستحدثه مال کسى است که برود آباد کند بگذارد چهار تا رعیت که رعیت خودت هم هستند بروند آنجا را آباد کنند یک خورده هم انصاف داشته باشید فایده ندارد حالا ما این گرفتارى را پیدا کردهایم از دهستانهاى اطراف بندر پهلوى دهى هست به نام شیلى سرو سیاه، خامه سر و یک قریهاى هم هست به نام آبکنار.
آبکنار مرکز تودهایها است خوب تودهاىها آنجا میان رعیت تبلیغات کردهاند از قدیم هم بود البته آن دو تا قریه تودهاى نیستند در آبکنار یک کمى هستند و امیدوارم در نتیجه این تحول خود آنها به خودى خود پشیمان و نادم بشوند آنجا که این کار را کردند آن دو تا قریهاى که اسم بردم و رعیتشان هم تودهاى نیستند رعایاى خوبى هستند اینها هم برداشتهاند و اراضى را تقسیم کردهاند گفتند این که امتداد ملت است بگذارید چهار سال پنج سال هم اینها بکارند آخر تو که این همه ملک دارى و تا آنجا ثبت دادى آخر بىانصاف تو که نقشه دارى هیچ توجه نمىکنند این مالکیت نمیدانم چه زهرمارى شده در این مملکت خیلى معذرت میخواهم (خنده نمایندگان) در گیلان اگر رعیت (مهندس غروى – در گیلان هر کس مشغول کار خودش است) طرف ما این جور نیست شاید طرف ایشان این جور باشد آقا گیلان شرقى هستند من بندر پهلوى هستم نزدیکم پایینترم آقا در گیلان شرقى هستند ولى آن قدر میدانم که باید تقسیم شود باید رعایا صاحب زمین شوند که از این مملکت دفاع کنند (احسنت) آقا خلاف قانون اسلام هم نمىگویم براى این که آقاى دکتر مصدق هم گفتند که این را به معرض بیع و شرعى بگذاریم همین طور هم باید باشد ولى اگر این مالکین زکوت میدادند وضعیت این جور نمىشد حتى یک عده که ارث بهشان رسیده است از راه وراثت پیدا کردهاند هى دستش را میکند توى جیبش و پز میفروشد به من و امثال من بدبخت که با زحمت شخص خودم در این مملکت زندگى میکنم تو اگر پدرت نمرده بود از کجا مىآوردى؟
- اظهارنامه ثبت علامت تجاری
- به نمایش گذاشتن محاسن، تواناییها و مهارتهای خود
- کپی شناسنامه؛
- کپی برابر اصل از شناسنامه و کارت ملی متقاضی
حیا باید بماند آقا آبرو باید بماند در این مملکت، این قانون باید اصلاح شود خودشان هم بدشان نمىآید عناصرى هستند که باید تصفیه بشود خود من هم افتخار دارم که روزنامهنویس بودم همین روزنامه بود که من را به اینجا رسانیده بنده هم روزنامهای داشتم به اسم گیله مرد در گیلان. یک روز ما رفتیم به سازمان برنامه تحقیقاتى شد مقدار زیادى پروندههاى مختلف که مسلماً مقادیر هنگفتى از اموال دولت حیف و میل شده بود آنجا تشکیل شد یک دولتى آمد و یک دولتى رفت تمام پروندههایی که آنجا بود بسته شد و گذاشته شد در بایگانى بروید ببینید این پروندهها را بخوانید و ببینید چه حقایقى است چه اشخاصى رفتهاند آنجا چه چیزها گرفتهاند و چقدر اموال ملت حیف و میل شده است در اداراتى که ابواب جمعى دارند اینها را بروید ببینید و مبالغ هنگفتى به دست بیاورید یک چیزى هم میخواستم عرض کنم این محاکم اختصاصى را از بین ببرید محاکم اختصاصى براى قضاى این مملکت بدترین چیزها است دلیل ندارد دیوان کیفر باشد دیوان محاکمات دارایى هم باشد آقا من یک چیزى به شما عرض میکنم الان ۱۳ سال است اهل یک قریهاى که عرض کردم آبکنار با دولت دعوى دارند سر همین اراضى خود دیوان دارایى حکم داده هنوز مواد حکم را نمیدهند به ثبت اسناد که مردم بتوانند سند مالکیتشان را بگیرند گاهى پروندهها پیدا نمىشود گاهى چیز دیگرى است این چه وضعى است چقدر باید دوندگى کرد گاهى باید یک کسى برود پروندهاش را پیدا کنند حکمش چنین شده چنان شده بعد باید ابلاغ بشود دوباره ابلاغ نشده این است که مردم یک قدرى نگرانى دارند یکى هم وضع پروسدورهاى عدلیه است محاکم خیلى طولانى میشود بعضى قوانین خیلى گیجکننده است که حتى قضات را گیج میکند وضع محاکمات را باید ساده کرد باید وقت محاکم را کوتاه کرد حتىالامکان محاکمات را اختصارى کرد که ارباب رجوع که رفتند آنجا دچار یک وقت ششماهه نشوند بعد وکیل دادگسترى بعد از شش ماه بیاید یک چیزى بنویسد که من مریضم برود شش ماه دیگر و وقتى این بدبخت به تمیز برسد که شاید اولادش شاید نوه دارد بنده هم قاضى هستم این مطالب هم هست نگرانى از دادگسترى و جریان محاکمات یکیاش طول محاکمه است دستگاههاى اختصاصى باید از بین برود چرا یک کسى را که به جرم سرقت مسلحانه گرفتهاند باید آنجا محاکمه بشود چه بسیار براى اشخاصی که در گوشه و کنار زوایاى مملکت پرونده ساختهاند و پروندهشان میرود آنجا و هیچ کس نمىتواند آنجا برود.