ایشان که نخستوزیر نبودند من که یکسال و نیم پیش پیشبینی کردم که سیاست انگلستان ایشان را در اینجا خواهد نشاند من قصاص قبل از جنایت کردهام ولی رادیو لندن که میگوید ایشان ایران را بهشت برین خواهند کرد، دوران جدید تاریخ ایران آغاز میشود، چه میشود، چه میشود قصاص قبل از جنایت نکردهاست (محمودی – کفایتشان را در سایر مقامات دیدهاند آقا) بنده هم پروندهسازی ایشان را دیدهام میدانم (خنده نمایندگان) در هر صورت صحبت در این بود که عرض کردم وقتی افکار عمومی امریکا از این امر مطلع شود آن وقت اوضاع طور دیگر خواهد شد عرض کردم خدمت آقایان که گول حرفهای صدای آمریکا را نخورید صدای آمریکا را برای ما پخش میکنند برای خودشان از این خبرها نیست اینها با تمام تظاهر به آزادی و تمام این چیزهایی که هست سیاستمدار نشان با کمال دقت اخباری که ممکن است برخلاف سیاستشان باشد انتشارش را در امریکا جلوگیری میکنند یک نمونه کوچک میدانید در این مملکت در چند ماه پیش هژیر را کشتند قاتل هم دستگیر شد یک عدهای هم به عنوان شریک جرم قاتل یعنی من، حائریزاده، مکی، آزاد به عنوان شرکت در توطئه قتل هژیر دستگیر شدیم و پیشوای ما یعنی آقای دکتر مصدق را تبعید کردند این البته برای آقایانی که مشغول زد و بندهای خصوصی بودند خبر مهمی نبود ما رفتیم به حبس ولی دنیای متمدن خیلی از یک چنین چیزی متأثر میشوند که چهار نفر وکلای اقلیت یک دورهای را با تنها فرد مجاهدی که از بیرون به اینها کمک کرده بود و مانع یک خیانت بزرگی شده بودند اینها را به جرم قتل بگیرند حبس کنند این یک خبری است که اگرما با کمال خونسردی میشنویم در دنیای متمدن پشت همه از این خبرمیلرزد این خبر در تمام روزنامههای اروپا منعکس شد سویس، فرانسه، دانمارک، سوئد، هلند حتی انگلستان، ایتالیا تمام این جاها در بعضی از روزنامهها هم اظهار نظریاتی شد اما در روزنامههای امریکا حالا من تمام روزنامههای امریکا را نمی توانم بگویم چون از همه آنها خبرندارم ولی روزنامههای درجه اول امریکا یعنی روزنامههایی که خواننده زیاد دارد، تیراژ زیاد دارد روزنامههایی که در سال میلیونها دلار خرج میکنند که اخبار جالب توجه را از گوشه و کنار دنیا جمعآوری کنند در این روزنامهها یک کلمه منعکس نشد این مسئله را خواهش میکنم آقایان توجه بکنید یک کلمه منعکس نشد حتی در روزنامههای انگلستان منعکس شد ولی در امریکا نشد.
ثبت علامت تجاری
زارعین گیلان همه ساله املاکشان و خرده مالکین دارد از بین مىرود آمدم خدمت جنابعالى متأسفانه توجهى نفرمودید حالا هم استدعا دارم که تلگراف بفرمایید به بنگاه آبیارى که قانون باید اجرا شود ولو مجرىاش شمر باشد این استدعا را از جنابعالى دارم و تقاضا دارم با نظر باز لطف بفرمایید اخمهایتان را تو هم نکشید الان اگر لطف بفرمایید اگر یک حاکم دلسوز اگر یک فرماندار دلسوز اگر یک کسى که دلسوز به حال مردم آنجا باشد ۵ میلیون تومان الان براى گیلان پول تهیه میشود بانک ملى رشت که تجارت گیلان را میچرخاند چقدر دارد (کریمى – از اسرار است) اسرار است ولى قطعاً این مبلغ ندارد در ظرف چند سال میشود سى میلیون تومان مىتوانید با این سى میلیون تومان راهها را بسازید میتوانید بهدارى درست کنید مىتوانید سدهاى کوچکى که در گیلان مستعد براى این کار هست بسازید و در ظرف ۵ سال سطح کشت گیلان به ده برابر نمیخواهیم اغراق بگویم که ۲۰ و ۳۰ و ۴۰ میشود ولى ده برابر میشود یعنى شما میتوانید اگر امسال که سال بهبود محصول است سال بهبود محصول گیلان است و گیلان ۲۵۰ هزار تن محصول برنج دارد میتوانید شما ده برابر برنج بگیرید چرا رعیت وضعش پریشان است براى این که سطح تولید رعیت کم است من نمیدانم سایر نقاط ایران چطور است ولى براى شما گیلان را مثل میزنم الان در گیلان که یک مرد و یک زن و یک دختر و یک پسر باشند نمىتوانند بیش از دو جریب که با وسایل عهد دقیانوس مىکارند بکارند محصول آن در نقاط مختلف فرق میکند بهترین نقطهاش در سفیدرود است به اصطلاح ما میدهد ۶۰ قوطى از این ۶۰ قوطى باید دو تا ۲۴ قوطى بدهد به ارباب بنده حساب کردهام که در سفیدرود براى یک رعیت بیش از دو هزار تومان نمىماند البته از نقطه سفیدرود که محتاج به کود نیست و آبش فراوان است ولى در فومن این طور نیست در گیلان شرقى این جور نیست در طالش این طور نیست این با این درآمد چه کار بکند در یک سال هم باید بخورد هم باید بپوشد هم دکتر برود و اگر مریض شد خودش را مداوا کند بنابراین باید سطح کشت رعیت را زیاد کنید (نبوى – مال ما که ۵۰۰ تومان هم ندارند) پس معلوم میشود رعیت ما در مقابل رعیت شما شاه است با دو هزار تومان که نتواند با ۵۰۰ تومان و ۳۰۰ تومان که هیچ نمیتواند خوب بنابراین یک فکرى بکنید اگر تقسیم اراضى آمد قیافهها را تو هم نکشید خوب این میشود آن عوارض جناب آقاى وزیر دارایى لازم هم نیست عوارض جدید بگیرید که دوباره رعیت برنجاش گندماش جواش را که از احمدآباد خودمان حرکت میدهد میبرد به دماوند عوارض بهش تعلق بگیرد رعیت نمىتواند با این عوارض یک زندگى مرفه داشته باشد این کار را که عرض کردم بکنید به شرط این که بخور بخور نباشد (یکى از نمایندگان – این کار خیلى مشکل است بخور بخور نباشد خیلى مشکلتر است) نه خیلى آسان است استدعا میکنم که آن عوارض را لطف بفرمایید صدى بیست از محصول ارباب و رعیت گرفته شود (چند نفر از نمایندگان – از رعیت چرا؟) البته ۵ درصد از رعیت اجازه بفرمایید چون این یک بانکى است یک شرکت تعاونى خواهد شد بگذارید او هم شریک باشد مهمترین چیزى که رعیت را اذیت میکند این رباخوارها هستند این سفتهبازها هستند که زندگى یک رعیت را که در آفتاب و سرما و گرما زندگى میکند با ثمن بخس از دستش میگیرند اینها را سلفچى میگویند اینها بدتر از مالکین هستند آن دورهگردها و من نمیدانم جناب آقاى لطفى یک لطفى بفرمایید ثبت اسناد چطور شد پولى به دست آنها میدهد جنس به رعیت میدهد بعد سر حاصل پول میگیرد چرا سند جنسى نمىنویسد یکى از بدبختیها این است جناب آقاى لطفى استدعا میکنم این بخشنامه لعنتى را لغو کنید آقا الان که رعیت احتیاج دارد به گندم یا برنج یا جو و ندارد و میداند که تخم جو و گندم گران است میآید آنجا و به رعیت بدبخت خروارى ۲۵۰ تومان میفروشد خوب رعیت میخواهد ۵ خروار گندم بکارد و دو خروار هم براى قوت خودش مىخواهد آن وقت سر حاصل گندم خروارى صد و پنجاه تومان است باید صد تومان به سلفچى باج بدهد بىجهت و هیچ گونه زحمتى نمیکشد این سلفچىها بدبختىهاى عظیمى فراهم کردهاند این رعیتهاى بیچاره را نجات بدهید شما را به خدا این بخش نام لعنتى را لغو کنید که اگر رعیت جنس خواست بهش بدهند و همان جنس بگیرند چرا بدهد ۱۵۰ تومان و سر حاصل بفروشد صد تومان این را یک فکرى بکنید یک مقدار از محصول این رعیت که مقدار زیادى است به این ترتیب از دستش میرود اگر این بانک را در مرکز هر دهستان تشکیل دادید چه میشود؟
ثبت نشان تجاری
Article has been created by GSA Content Generator Demoversion!
ثبت برند تجاری
دکتر بقائی – تیمسار سپهبد رزمآرا در آتیه نزدیکی از این مجلس تقاضای شش ماه اختیارات تام خواهند کرد و این مجلس هم ممکن است به ایشان بدهد بنده یک ماه پیش متن فرمان نخستوزیری رضا شاه فقید را که از طرف احمد شاه صادر شده بود و متن احتمالی فرمان نخستوزیری ایشان را ثبت کردم کسانی که روزنامه ما را میخوانند لابد دیدهاند که چطور جور در آمد مخصوصاً میخواهم آقایان دقت کنند که آن وقت هم چقدر از آزادیخواهی صحبت شده حالا بنده چند سطر از بیانات مرحوم رضا شاه را که بعد از ریاست وزرایی در مجلس نمودهاند میخوانم: (در نتیجه حسن ظن و احساسات صمیمانهای که از طرف عموم آقایان نمایندگان محترم نسبت به بنده مرحمت شد تشکرات خود را تقدیم میدارم از این جمله معلوم میشود ایشان بنده میگفتهاند، من نمیگفتهاند (خنده نمایندگان) و چون تصور نمیکنم که دیگر برای پیشرفت امور و بذل مساعی مانع و رادعی موجودباشد موقع را مغتنم شمرده خاطر آقایان نمایندگان محترم را به اوضاع نامطلوب و وخیم کنونی مملکت متوجه میسازم و مستحضر میدارم که نیات و مقاصد بنده از بدو امر و در تمام دوره زمامداری خود بیشتر متوجه اصلاح قضایای مملکتی بوده و هیچوقت راضی نشدهام که نظریات شخصی را ضمیمه مصالح مملکتی بکنم (نمایندگان صحیح است، صحیح است) (نصرتیان – مردم مازندران از دوره بیست ساله راضی بودند) شما راضی هستید ولی از همولایتیهای خودتان بپرسید آنها هم راضی هستند؟ کی راضی است؟ از آن رعایا بپرسید راضی هستند؟ (نصرتیان – بله راضی هستند) آقایان روزنامهنویسها یادداشت کنید که آقای نصرتیان گفتند رعایای مازندران همهاشان از دوره بیست ساله راضی هستند (مکی – آنهایی که صندوق قاچاق داشتند راضی هستند) (زنگ رئیس) گویا ایشان یک وقت نماینده کرمانشاه بودند حالا از مازندران دفاع میکنند (این دنباله همان خطابهاست مال رضا شاه فقید) زاید میدانم که در این موقع وارد گزارشات و جزییات امر بشوم زیرا نتایج عملیات من هر چه بوده و هر چه شده همه را آقایان نمایندگان محترم و عامه اهالی محترم مسبوق میباشند (نمایندگان – صحیح است) خدا سلامت بدارد آقای آقا سید یعقوب مرتباً دادمیزد میگفت صحیح است و بعد هم اولین کسی بود که توی این مجلس گفت: الخیرفی ما وقع آقایان این هم یادتان باشد شما هم آقای نخستوزیر یادتان باشد.
- مدارک نمایندگی در صورت وجود وکالت نامه
- برند سازی دیجیتال
- کشف کلمات کلیدی
- جلب اعتماد بیشتر مشتریان و سرمایهگذاران و افزایش سود
- علائمی كه مخل انتظامات عمومی یا منافی عفت باشد
برای من شرمآور است این حرفها را بزنم ولی شما مرا مجبور کردید آقایان بگذارید من بقیه صحبتها بکنم نگذارید بقیه چیزهایی که به صلاح نیست، پشت این تریبون گفته بشود ابتهاج که خانوادهاش نوکر انگلستان است حق ندارد به پسر میرزا شهاب کرمانی توهین کند، حق ندارد بگوید فضولی نکن، این دزد که برادرش بانک ملی را تیول خود کردهاست (ابتهاج – خدمت او در بانک ملی اسباب افتخار اوست) خانوادهاش نوکر انگلیس است نباید این حرف را به من بزند، من نمیتوانم تحمل کنم که یک دزد مسلم این حرفها را به من بزند (ابتهاج – خاک برسرت) (مکی – دزد مارکدار انگلستان حق ندارد به دکتر بقائی توهین کند) (زنگ رئیس) (ابتهاج – آقای رئیس ملاحظه بفرمایید) (رئیس – شما از ماده ۹۰ استفاده کنید) من افتخار میکنم که ابتهاج شهردار سابق تهران این نسبتها را به من بدهد. دکتر بقائی – بعد از ۱۶ ماه، این کلمه توهین به گوش من خورد ما با این کلمه سوابق زیادی داریم خوشبختانه حضار آنچه را من گفتم شنیدند آنچه را هم که سایرین گفتند شنیدند و میشنوند ولی برای ثبت در تاریخ عرض میکنم که جناب آقای ابتهاج شهردار سابق تهران کاندید بندرپهلوی و نماینده لاهیجان برادر جناب آقای ابتهاج مدیرکل بانک ملی ایران به بنده فرمودند بیشرف و من افتخار میکنم که این نسبت را ایشان به من دادند.